آیه 12 سوره فاطر
<<11 | آیه 12 سوره فاطر | 13>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هرگز آن دو دریا که آب این یک شیرین و گوارا و آن دگر شور و تلخ است یکسان نیستند، با وجود این شما از هر دو، گوشت تازه تناول میکنید و زیورها (چون لؤلؤ و مرجان) از آن استخراج کرده که در پوشیده و زیب و زیور تن میسازید، و در آن کشتیها روان بینی تا از فضل خدا (کسب و تجارت کرده و روزی) طلبید و باشد که شکر گزار (نعمتش) گردید.
دو دریا مساوی نیستند، این یکی شیرین و از بین برنده تشنگی و نوشیدنش گوارا و آن یکی شور و تلخ است؛ و از هر یک گوشتی تازه می خورید و زینتی که آن را می پوشید، استخراج می کنید. و کشتی ها را در آن می بینی که آب را می شکافند و می روند تا شما [با رسیدن به مقاصد و هدف هایتان] از فضل او بجویید و باشد که سپاس گزاری کنید.
و دو دريا يكسان نيستند: اين يك، شيرين تشنگىزدا [و] نوشيدنش گواراست؛ و آن يك، شور تلخمزه است؛ و از هر يك گوشتى تازه مىخوريد و زيورى كه آن را بر خود مىپوشيد بيرون مىآوريد؛ و كشتى را در آن، موجشكاف مىبينى تا از فضل او [روزى خود را] جستجو كنيد، و اميد كه سپاس بگزاريد.
اين دو دريا يكسان نيستند: يكى آبش شيرين و گواراست و يكى شور و تلخ. از هر دو گوشت تازه مىخوريد، و از آنها چيزهايى براى آرايش تن خويش بيرون مىكشيد. و مىبينى كشتيها را كه آب را مىشكافند تا شما از فضل خدا روزى طلبيد و باشد كه سپاسگزار باشيد.
دو دریا یکسان نیستند: این یکی دریایی است که آبش گوارا و شیرین و نوشیدنش خوشگوار است، و آن یکی شور و تلخ و گلوگیر؛ (امّا) از هر دو گوشتی تازه می خورید و وسایل زینتی استخراج کرده میپوشید؛ و کشتیها را در آن میبینی که آنها را میشکافند (و به سوی مقصد پیش میروند) تا از فضل خداوند بهرهگیرید، و شاید شکر (نعمتهای او را) بجا آورید!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- عذب: گوارا، فرات: بسيار گوارا. در اقرب الموارد آمده: «العذب ...: الطيب و المستساغ من الشراب و الطعام» و در مجمع البيان آمده: «الفرات: اعذب المياه».
- ملح: (به كسر اوّل) شور. ملوحه و ملاحه: شورى. اين كلمه فقط دو بار در قرآن آمده است: فاطر/ 12، فرقان/ 53.
- اجاج: آب شور كه به تلخى زند. در قاموس گويد: ماء اجاج آبى است كه شور و تلخ باشد.
- طرى: تازه. راغب گويد: «غضا جديدا».
- مواخر: مخر: شكافتن و جارى شدن. «مخرت السفينة مخرا: جرت» ماخر به معنى شكافنده و جارى شونده، جمع آن مواخر است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما يَسْتَوِي الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ مِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَواخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «12»
«1». ميزان الحكمة، (عمر).
جلد 7 - صفحه 482
دو دريا يكسان نيستند: اين يكى شيرين، لطيف (و) نوشيدنش گواراست، و آن يكى، شور و تلخ است، ولى شما از هر دو گوشت تازه مىخوريد و زيور (و مرواريد) بيرون مىآوريد و مىپوشيد. كشتىها را در آن مىبينى كه امواج را مىشكافند تا از فضل او (روزى) طلبيد و شايد شكرگزار باشيد.
نکته ها
«عَذْبٌ» به معناى شيرين، «فُراتٌ» به معناى لطيف، «سائِغٌ» به معناى گوارا و «مَواخِرَ» جمع «مأخرة» به معناى شكافنده است.
زندگى افراد؛
گاهى شيرين است و گاهى تلخ.
گاهى همراه شهرت است و گاهى همراه گمنامى.
گاهى همراه غناست، گاهى همراه فقر.
گاهى با سلامتى است و گاهى با بيمارى.
ليكن اگر انسان، صيّاد، غوّاص و ناخداى خوبى باشد، در همهى شرايط متضادّ مىتواند موفّق باشد. وَ مِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ ... وَ تَسْتَخْرِجُونَ
بهرهگيرى از ماهى و استخراج مواد زينتى و كشتيرانى، بركاتى است كه با تلاش انسان همراه است وگرنه بركات دريا بسيار است، از جمله: تشكيل ابرها از بخار دريا، تصفيه هوا، پرورش انواع موجودات آبزى.
پیام ها
1- اول از شيرينىها بگوييد. (با آن كه اكثر درياها آب شور و تلخ دارند ولى در بيان قرآن اول آب شيرين ذكر شده است.) «هذا عَذْبٌ- هذا مِلْحٌ»
2- خام خوارى و تحريم گوشت، مورد قبول اسلام نيست. «تَأْكُلُونَ لَحْماً»
3- دريا، بستر خوراك، پوشاك و مركب انسان است. «تَأْكُلُونَ- تَلْبَسُونَها- تَرَى الْفُلْكَ»
جلد 7 - صفحه 483
4- در تغذيه بايد به سراغ گوشت تازه رفت. «لَحْماً طَرِيًّا»
5- انسان به زيبائى گرايش فطرى دارد و بهره بردن از زينت مورد قبول اسلام است. «تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها»
6- نعمتهاى الهى فضل اوست. ما از او طلبى نداريم. «مِنْ فَضْلِهِ»
7- رزق و فضل الهى در سايه تلاش و كوشش خود انسان بدست مىآيد. «لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ»
8- توجّه به نعمت، زمينهى شكوفا شدن روح شكرگزارى است. «تَشْكُرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما يَسْتَوِي الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ مِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَواخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «12»
بعد از آن بيان قدرت خود را فرمايد:
وَ ما يَسْتَوِي الْبَحْرانِ: و برابر نيستند دو دريا، هذا عَذْبٌ فُراتٌ: آن آب شيرين خوش مزه، سائِغٌ شَرابُهُ: خوشگوار و آسان است آشاميدن آن. وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ: و آن ديگر آب شور به غايت تلخ. نزد بعضى اين ضرب المثل مؤمن و كافر است كه مساوات ميان آنها نيست، زيرا يكى از جلاوت ايمان عين
جلد 11 - صفحه 22
عذب عرفان است، و ديگرى از مرارت كفر و عصيان، بحر اجاج كفر و طغيان است.
بعد از آن در صفت بحرين و آنچه در آنهاست از انواع نعم فرمايد:
وَ مِنْ كُلٍ: و از هر يك از اين دو دريا، تَأْكُلُونَ لَحْماً طَرِيًّا: مىخوريد گوشتى تازه يعنى ماهى، وَ تَسْتَخْرِجُونَ: و بيرون مىآوريد از آنها، حِلْيَةً تَلْبَسُونَها: زيور و زينتها از لؤلؤ و مرجان كه مىپوشيد آن را، يعنى زنان شما مىپوشند، وَ تَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَواخِرَ: و مىبينى كشتيها را در هر يك از اين دو دريا در حالتى كه بشدت جريان مىشكافند آب دريا را، لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ: تا طلب كنيد از بخشش حق تعالى، يعنى روزى به طريق تجارت، وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ: و براى آنكه شايد شما شكر كنيد بر چنين نعمتى كه فايز شديد.
تتمه:
ممكن است از تماميت، تمثيل كافر و مؤمن باشد، يعنى اين هر دو دريا با آنكه مشاركند در بعضى فوايد، مساوى نيستند در آنچه مقصود بالذات است كه آن آب باشد، و در آنكه مخالطه يكى از آن دو مىشود چيزى كه مفسد و مغير آن مىشود از كمال فطرت آن، همچنين مؤمن و كافر مساوى نيستند و اگرچه در بعضى صفات مشاركند كه آن شجاعت و سخاوت به جهت اختلاف ايشان در عقايد و اعمال از حيث صحت و فساد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْواجاً وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثى وَ لا تَضَعُ إِلاَّ بِعِلْمِهِ وَ ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ فِي كِتابٍ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «11» وَ ما يَسْتَوِي الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ مِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَواخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «12» يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ «13» إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَ لا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ «14»
ترجمه
و خداوند آفريد شما را از خاك پس از نطفه پس قرار دادتان جفتها و بارور نميشود هيچ زنى و نمىنهد بار خود را مگر با علم او و عمر داده نميشود هيچ صاحب عمرى و كم كرده نميشود از عمرش مگر آنكه در كتابى است همانا اين بر خدا آسانست
و يكسان نيستند دو دريا اين شيرين خوش طعم گوارا است آشاميدنيش
جلد 4 صفحه 380
و اين شور و تلخ و از هر يك ميخوريد گوشتى تازه و بيرون مىآوريد پيرايهئى كه ميپوشيد آنرا و ميبينى كشتيها را در آن كه شكافندههاى آبند تا بجوئيد از فضل او و باشد كه شما شكر كنيد
درمىآورد شب را در روز و در ميآورد روز را در شب و مسخّر گردانيد آفتاب و ماه را هر يك سير ميكند تا وقتى نامبرده شده اينست خدا پروردگارتان مر او را است پادشاهى و كسانى را كه ميخوانيد غير از او مالك نميباشند پوست هسته خرمائى را
اگر بخوانيدشان نميشنوند خواندنتان را و اگر بشنوند اجابت نميكنند شما را و در روز قيامت منكر شوند شرك شما را و خبر نمىدهد تو را مانند آگاهى كه خبر داد.
تفسير
خداوند متعال براى اثبات قدرت كامله و رحمت شامله و بيان احاطه علميّه خود عطف بما سبق فرموده ميفرمايد و خدا آفريد شما را در بدو امر از خاكى كه ارزاق از آن بوجود ميآيد و پس از آن از نطفه كه منى است و از ارزاق بوجود ميآيد پس قرار داد شما را جفتهاى يكديگر از مرد و زن و هيچ زنى بارور نميشود بفرزندى از جنس ذكور و اناث و وضع حمل نميكند مگر آنكه خدا ميداند چه وقت بارور شد و بچه بارور شد و چه وقت فارغ ميشود و عمر نميكند هيچ معمّر و سالخوردهئى و كم نميشود از عمرش مگر آنكه در لوح محو و اثبات الهى مكتوب است و اين محو و اثبات و اضافه و نقصان براى خدا آسان است مانند ساير كارها و بعضى گفتهاند مراد آنستكه هيچ كس عمر دراز يا كوتاه نكند مگر آنكه مقدار آن در لوح محفوظ ثبت است و اين ثبت براى خدا آسان است و مؤيّد معناى اوّل است آنكه قمّى ره نقل فرموده كه آن ردّ بر كسى است كه منكر بداء است يعنى نمايش تغيير در تقدير خدا براى معلّق بودن آن مثلا نوشته شده كه اگر فلانى صله رحم نمود يكصد سال عمر كند و اگر قطع كرد پنجاه سال چون از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله روايت شده كه صدقه و صله رحم آباد ميكند ديار را و زياد مينمايد اعمار را و از امام صادق عليه السّلام روايت شده است كه مردى سه سال از عمرش باقى مانده صله رحم مينمايد سى سال بر عمرش افزوده ميشود و ميگردد سى و سه سال و مردى سى و سه سال از عمرش باقى است قطع رحم ميكند سى سال از عمرش كم ميشود و ميگردد سه سال و اخبار در اين معنى بسيار است و يكى از آثار قدرت خدا آنستكه دو درياى متّصل
جلد 4 صفحه 381
بيكديگر مساوى نيستند آب آن دو در صفات يكى شيرين و خوشطعم و گوارا است و ديگرى شور و تلخ و ناگوار و در عين حال هر دو مفيدند براى بشر چون از هر دو ماهى حلال صيد ميكنند و مرواريد و مرجان بيرون ميآورند و زينت لباس خودشان قرار ميدهند يا گلوبند و دستبند ميكنند و ميپوشند آنرا و ديده ميشود كشتيها در هر يك كه آب دريا را ميشكافند و جارى ميگردند در آن باراده ناخدا بامر خدا بيك باد از هر طرف كه بخواهد براى آنكه مردم بفضل الهى مسافرت و تجارت كنند و بهرهمند گردند و شكرگزار باشند و گفتهاند اين مثلى است كه خداوند براى مؤمن و كافر زده و آن را شبيه بدرياى شيرين و گوارا و اين را شبيه بدرياى شور و تلخ فرموده و بنظر حقير اگر مثل باشد براى مرد و زن است كه در آيه سابقه ذكر شده و مقصود آنست كه آندو اگر چه در صفات و اخلاق با هم متفاوتند ولى هر يك مورد استفاده ديگرى و هر دو مورد استفاده همه هستند چون هر يك زينت و لباس ديگرى و هر دو موجب ازدياد نسل بشرند مگر مراد از ازواج اصناف باشد چنانچه بعضى گفتهاند كه مراد از جعلكم ازواجا اصناف خلقند از سفيد و سياه و سرخ و غيرها كه در اين صورت آن مثل بىمناسبت نيست و ديگر از آثار قدرت خدا آنستكه در هر سال يكمرتبه بتدريج از شب ميكاهد و داخل در روز ميكند و يكمرتبه از روز ميكاهد و داخل در شب ميكند و آفتاب و ماه را مسخّر خود فرموده كه باراده او سير ميكنند با نظم معيّنى تا دوره خود را بپايان رسانند در وقت معيّن يا سير خود را بپايان رسانند در زمان معيّنى كه روز قيامت باشد اين خداى با چنين قدرتى پروردگار شما است كه پادشاه حقيقى است و مستحقّ پرستش و ستايش نه بتها كه مالك چيزى نيستند حتى قطمير كه قمّى ره فرموده پوست نازك روى هسته است و اگر بخوانيد آنها را نميشنوند و بر فرض بشنوند اجابت نميكنند چون قدرت ندارند و چون روز قيامت شود منكر پرستش شما شوند و گويند نبوديد شما در دنيا اينطور كه عبادت ما را كنيد اطاعت شيطان را ميكرديد يا چرا عبادت ما را نموديد اى پيغمبر مكرّم هيچ كس مانند خدا ترا خبر نميدهد از اين امور چون او فقط از اوضاع و احوال آنعالم با خبر است چنانچه بتمام واقعيّات و واقعات آگاه است و هر كس بر خلاف اين بگويد
جلد 4 صفحه 382
بر خلاف واقع گفته است و لا ينقص بصيغه معلوم و يدعون بصيغه مغايب نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما يَستَوِي البَحرانِ هذا عَذبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلحٌ أُجاجٌ وَ مِن كُلٍّ تَأكُلُونَ لَحماً طَرِيًّا وَ تَستَخرِجُونَ حِليَةً تَلبَسُونَها وَ تَرَي الفُلكَ فِيهِ مَواخِرَ لِتَبتَغُوا مِن فَضلِهِ وَ لَعَلَّكُم تَشكُرُونَ «12»
و مساوي نيستند دو دريا اينکه دريا آب او سرد و خوش طعم و گوارا و موافق با طبع است شرب او و اينکه دريا شور و تلخ و از هر دو دريا ميل ميكنيد گوشت لذيذ که ماهيان دريا باشند که صيد ميكنيد و بيرون ميآوريد بغوص در دريا لؤلؤ و مرجان و كتان و ميپوشيد و زينت ميكنيد خود را بآنها و ميبيني كشتيها در دريا سير ميكند و براي تجارت و استفاده از اينکه شهر بآن شهر ميروند بفضل الهي و باشد که شما شكر گزار باشيد.
يكي از قدرتهاي الهي اينكه دو دريا وصل بيكديگر يكي شيرين و گوارا است و ديگري شور و تلخ و هيچكدام بديگري مخلوط نميشود که ميفرمايد:
وَ ما يَستَوِي البَحرانِ كمال اختلاف و تفاوت را دارند.
هذا عَذبٌ فُراتٌ سرد و گوارا.
سائِغٌ شَرابُهُ شربش موجب لذت و قبولي طبع است.
وَ هذا مِلحٌ أُجاجٌ در مجمع البحرين اجاج را تفسير كرده «المالح- المرّ شديد المحوله» شور و تلخ و شوري او شديد است.
وَ مِن كُلٍّ يعني از دو دريا که من کل منهما بوده.
تَأكُلُونَ لَحماً طَرِيًّا ماهيان که گوشت آنها نرم و نازك است که صيادان صيد ميكنند و تذكيه آنها اينست که زنده از آب بگيرند و روي زمين خارج از آب بميرند.
جلد 15 - صفحه 15
وَ تَستَخرِجُونَ حِليَةً تَلبَسُونَها که غواصان ميروند در ته درياها و جواهرات نفيسه و حلي و حلل استخراج ميكنند و مخصوصا زينت زنهاي جوان ميشود.
وَ تَرَي الفُلكَ فِيهِ يعني في کل منهما.
مَواخِرَ كشتيها که از شهري بشهري سير دارد.
لِتَبتَغُوا مِن فَضلِهِ براي تجارت و حمل اشيايي از ممالكي به ممالكي و شهري بشهري ميبرند و استفاده ميكنند.
لَعَلَّكُم يعني البته بايد.
تَشكُرُونَ اينکه نعم الهي را.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 12)- دریای آب شیرین و شور یکسان نیستند! در این آیه به بخش دیگری از آیات آفاقی که نشانههای عظمت و قدرت اویند در مورد آفرینش دریاها و برخی برکات و فوائد آنها اشاره کرده، میفرماید: «دو دریا یکسان نیستند، این یکی گوارا و شیرین و برای نوشیدن خوشگوار است، و آن دیگر شور و تلخ» (وَ ما یَسْتَوِی الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ).
با آن که هر دو، روز نخست به صورت قطرات باران شیرین و گوارا از آسمان بر زمین نازل شدهاند، و هر دو از یک ریشه مشتقند، اما در دو چهره کاملا مختلف با فوائد متفاوت ظاهر گشتهاند.
و عجیب این که: «از هر دو گوشت تازه میخورید» (وَ مِنْ کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْماً طَرِیًّا).
«و از هر دو وسائل زینتی برای پوشیدن استخراج میکنید» (وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً تَلْبَسُونَها).
به علاوه از هر دو میتوانید برای نقل و انتقالات خود و متاعها بهره بگیرید لذا «کشتیها را میبینی که از هر طرف دریاها را میشکافند و پیش میروند، تا از فضل خداوند بهره گیرید و شاید حق شکر او را ادا کنید» (وَ تَرَی الْفُلْکَ فِیهِ مَواخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص18
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم